سعداله همایونی؛ مریم فولادی
چکیده
از چالشهای اصلی در آموزش زبان عربی، آموزش نظام آوایی با روشی نظاممند است، زیرا زبانآموزان برای برقراری ارتباطی هدفمند و تعامل صحیح با اهل زبان، نیازمند فهم سطوح مختلف آوایی، از طریق آموزشی کاربردی هستند. در این صورت است که آنها میتوانند علاوه بر تلفظ قابلقبول و قابلفهم، واکنشهای کلامی و غیرکلامی صحیحی در مقابل کلام ...
بیشتر
از چالشهای اصلی در آموزش زبان عربی، آموزش نظام آوایی با روشی نظاممند است، زیرا زبانآموزان برای برقراری ارتباطی هدفمند و تعامل صحیح با اهل زبان، نیازمند فهم سطوح مختلف آوایی، از طریق آموزشی کاربردی هستند. در این صورت است که آنها میتوانند علاوه بر تلفظ قابلقبول و قابلفهم، واکنشهای کلامی و غیرکلامی صحیحی در مقابل کلام مسموع ارائه دهند. لذا پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی ـ تطبیقی، اصول رویکرد آموزشی فعالیت ـ محور در آموزش نظام آوایی زبان عربی را به مداقه بگذارد. نتایج حاکی از آن هستند که عمده تفاوت نظام آوایی زبانهای فارسی و عربی در سطح چهارم دشواری [θ /ħ /ð /sˤ /dˤ /tˤ /ðˤ /ʕ /ɣ] و پس از آن در سطح سوم دشواری [k/ q/ w/ dʒ/ z/ s/ ʃ] برای عربیآموزان است. رویکرد فعالیت ـ محور با مرحلۀ پیش از فعالیت، ابتدا زبانآموز را به لحاظ شناختی نسبت بدین تفاوتها وهمچنین سطح زبرزنجیری کلام آگاه و آمادگیهای لازم را ایجاد میکند. سپس، حین فعالیت با تأکید بر تمام جنبههای زبان در سطوح زنجیری و زبرزنجیری کلام به صورت معنادار، از طریق درگیر ساختن در فعالیتهای کاربردی بر اساس نیاز در موقعیتهای ارتباطی، تأکید بر تعامل محوری و... زبانآموز را به لحاظ رفتاری تقویت میکند. این امر بهگونهای است که با استفاده از فعالیتهای واقعی و در بافت متن شنیداری، زبانآموز را در موقعیت ارتباطی واقعی قرار میدهد. همچنین، چالش تغییر خصائص آواها در نتیجۀ همنشینی را مرتفع ساخته و با تثبیت بُعد شناختی و تکرار فعالیتها در موقعیتهای شبهواقعی در مرحلۀ پس از فعالیت، سبب افزایش توانش ارتباطی زبانآموزان میشود. بنابراین، میتوان گفت رویکرد فعالیت ـ محور کاملاً برای آموزش نظام آوایی زبان عربی مناسب است.
محمد علی آذرشب؛ سعدالله همایونی
چکیده
زبان به عنوان برترین پدیدة فرهنگی و تمدنی، یکی از مهارتهایی است که ما از سنت خارجی و اجتماع گویشوران کسب میکنیم. افزون بر این، زبان به عنوان مهمترین عامل انتقال فرهنگ و میراث گذشته، نقش تعیینکنندهای در تبیین و ساماندهی افکار و اعتقادات افراد جامعه دارد که این عامل یکی از مؤلفههای اصلی تشکیل هویت، شخصیت و فرهنگ جوامع محسوب ...
بیشتر
زبان به عنوان برترین پدیدة فرهنگی و تمدنی، یکی از مهارتهایی است که ما از سنت خارجی و اجتماع گویشوران کسب میکنیم. افزون بر این، زبان به عنوان مهمترین عامل انتقال فرهنگ و میراث گذشته، نقش تعیینکنندهای در تبیین و ساماندهی افکار و اعتقادات افراد جامعه دارد که این عامل یکی از مؤلفههای اصلی تشکیل هویت، شخصیت و فرهنگ جوامع محسوب میشود. با نگاهی به روابط درهم تنیدة ایران و اعراب در ابعاد مختلف فرهنگی، دینی، سیاسی، سوقالجیشی و... میتوان بهراحتی به داد وستد زبانی و از طریق آن تأثیر و تأثر فرهنگی و تمدنی در طول تاریخ پی برد؛ رابطهای که بیش از هر چیز دیگر در دو سطح زبان و فرهنگ نمود مییابد. نکتة حایز اهمیت دربارة فراگیری یک زبان خارجی این است که با نگاهی به رویکرد فرهنگی جوامع به زبانهای بیگانه درمییابیم که این رویکرد متأثر از فرهنگ به معنای عام کلمه است. سیاستگذاریهای کلان آموزش زبان عربی در ایران نیز خواسته و ناخواسته متأثر از همین رویکرد و نگرش فرهنگی میباشد که در بسیاری از مواقع، این نگرش ـ به سبب چالشهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ـ با اهداف و راهبردهای کلان این رشته در تضاد است. در نوشتة حاضر، سعی بر آن است که پس از تحلیل روابط زبانیـ فرهنگی خوب و دوستانة ایران و جهان عرب در گذشتههای تاریخ، علل و اسباب افول فراگیری زبان عربی را از دو منظر فرهنگی و سیاستگذاریها و برنامهریزیهای زبانی بازنگری کنیم و از این رهگذر، برنامهها و راهکاریی بنیادین را برای بسط آموزش زبان عربی به معنای کاربردی آن در دو سطح عمومی و تخصصی ارائه نماییم.